اللهم صل علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها و سرالمستودع فیها بعدد ما احاط به علمک
مادر سلام! روز ظهورت مبارک است..
من کجا توان آن دارم و یابم که با این چشمان زمینی و کم سوی خود خیره بر نور فروزنده ای شوم که خورشید درخشش خویش را مدیون نگاه گوشه چشمی زهراست..
زهرا بهانه ای است که عالم بنا شود
او آمده که مادر آیینه ها شود...
((...از امام صادق علیهالصّلاةوالسّلام روایت شده است که فرمود: «انّ فاطمة کانت محدّثة» آن بزرگوار «محدّثه» بود. یعنى فرشتگان بر او فرود مىآمدند، با او مأنوس مىشدند و با او سخن مىگفتند... 1 ((
((... در روایت امام صادق علیهالصّلاةوالسّلام چنین است که فرشتگان الهى نزد فاطمه زهرا سلاماللَّهعلیها مىآمدند؛ با او حرف مىزدند و آیات الهى را بر او مىخواندند؛ همان تعبیراتى که نسبت به مریم، علیهاسلام در قرآن هست که: «ان اللَّه اصطفیک و طهّرک و اصطفیک على نساءالعالمین» این عبارات را فرشتگان به فاطمه زهراسلاماللَّهعلیها خطاب مىکردند و مىگفتند: «یا فاطمة، انّ اللَّه اصطفیک وطهَّرک؛» خدا تو را برگزیده و پاک قراردادهاست. «و اصطفیک على النساء العالمین؛» تو را بر زنان عالم برترى دادهاست. بعد امام صادق، علیهالصّلاةوالسّلام، در همین روایت مىفرماید: یک شب که ملائکه با آنحضرتمشغول صحبت بودندو این تعبیرات را مىکردند، فاطمه زهراسلام اللَّه علیها به آنها فرمود: «ألیست المفضّلة على نساء العالمین مریم؟» یعنى آن زنى که خداى متعال فرمودهاست «واصطفیک على نساء العالمین» آیا مریم نیست که خدا او را برزنان عالم برگزید؟ ملائکه در جواب، به فاطمه زهراسلام اللَّه علیها عرضکردند: «مریم نسبت به زنان دوران خودش برگزیده بود و تو نسبت به زنان همهدورانها - از اوّلین و آخرین - برگزیده هستى». این چه مقام معنوى والایى است! انسانعادّى - مثل ما - نمىتواند این عظمت و رتبه را به درستى، حتّى در ذهن خود،تصوّرکند. یا در روایتى از امیرالمؤمنین علیهالصّلاةوالسّلام، نقل شدهاست که فاطمه زهراسلام اللَّه علیها به ایشان مىگوید: «ملائکه مىآیند و مطالبى را به من مىگویند.» امیرالمؤمنین به ایشان مىگوید: «وقتى صداى ملک را شنیدى، به من بگو تا آنچه را مىشنوى بنویسم.» و امیرالمؤمنین،آنچه را که ملائکه به فاطمه زهراسلام اللَّه علیها املا مىکردند نوشت واین، کتابى شد که در نزد ائمّه ما علیهمالسّلام بود و هست و «مُصْحَفُ فاطمة» یا «صَحیفَةُ فاطمة» نامیده مىشود...)2(
فاطمه در هر سنگری فاطمه بود.در هر عرصه ای تجلی بود از نور حقیقت و حق بر روی زمین...
او آفریده گشت که یک چند مدتی
نور خدا به روی زمین جابجا شود...
((... او دخترِ کارگشاى پیغمبر است و در این شرایط، زندگى را با کمال سرافرازى به پیشمىبرد: فرزندانى تربیت مىکند مثل حسن و حسین و زینب؛ شوهرى را نگهدارى مىکند مثلعلى و رضایت پدرى را جلب مىکند مثل پیغمبر! راه فتوحات و غنایم که باز مىشود،دختر پیغمبر ذرّهاى از لذّتهاى دنیا و تشریفات و تجمّلات و چیزهایى را که دلدختران جوان و زنها متوجّه آنهاست، به خود راه نمىدهد. عبادت فاطمه زهرا، سلام اللَّه علیها، یک عبادت نمونه است3 ((...
هر کس مگر که مادر معصوم می شود؟
او آمده که مادر کرب و بلا شود...
چه کنم مادر مرا یارای آن نبود که درباره ی شما بنویسم و درباره ی شما دست به دامان فرزند شما و مولای خویشتن سید علی خامنه ای شدم.
ما را به مدح مادر آئینه ها چه کار؟
جایی که مدح فاطمه را کرده کردگار..
مادر! مسلمانان جهان امروز در تنگا هستند و منتظر ظهور دوباره ی دستان پر مهر زهرا گونه ی شما هستند تا با نرمی بر سر مظلومان کشیده شود و کاخ های مستکبران را بر سرشان سرنگون سازد.
تو دعا کن پسرت فاطمه دیگر برسد
فرج و عهد بخوان تا سحری سر برسد...
2،1و3- بیانات مقام معظم رهبری در دیدار جمعی از زنان 25/09/71
...
مادر سقای آب و ادب (روضه ی ام البنین)
طبق معمول هر سال مادرم روضه و سفره ی حضرت ام البنین (علیها سلام) را در خانه مان برگزار کرده بود و قرار بود خانم روضه خوان ساعت 11 قبل از ظهر تشریف بیاورند و مراسم را شروع کنند. مادرم می گفت خانم روضه خوان یک پرچم متبرک از کربلا آورده که به نام مقدس حضرت فاطمه الزهرا (سلام الله علیها) مزین شده و هر جا میره اونو بالای سر خود و صدر مجلس نصب می کنه.
بالاخره لحظات قبل از آغاز مراسم فرا رسید و مادرم میهمانان مجلس رو که اغلب از همون همسایه ها بودند صدا کرد و قرار شد که اونها ساعت 11 همزمان با اومدن روضه خوان در جلسه حاضر بشن.
خیلی دلم می خواست اون پرچم متبرک کربلا رو که مزین به نام مقدس حضرت زهرا (سلام الله علیها ) بود زیارت کنم.اما قرار بود همزمان با ورود میهمانان من خانه را ترک کنم.
خلاصه ساعت 11 شد و من خانه را برای برگزاری مجلس زنانه ترک کردم. با اینکه خیلی از این پرچم ها زیارت کره بودم اما نمی دانم چرا دلم در تلاطم زیارت اون بود و یه جورایی هم اعصابم از اینکه نمی تونم اون پرچم رو ببینم خورد بود. اما چاره ای نبود.زمان گذشت و وقت بازگشت به خانه شد.وقتی داشتم به خانه برمی گشتم توی دلم با خانم ام البنین نجوا می کردم.می گفتم بی بی جان شما مادر پسران هستی به عبارتی اگه قرار بود برای روز وفات شما بنده اسم انتخاب کنم اسم امروز رو روز مادر پسرها می گذاشتم. آخه از این حرفم هدفی دارم و اون اینکه خیلی از پسرای امروزی جامعه ما مشکلات فراوونی دارن که فقط گره اونها با دستای با کفایت پسر شما گشوده می شه.می خوام از ازدواج و کار و تحصیل جونها حرف بزنم اما نمی دونم چرا انقده با شما احساس قرابت و نزدیکی دارم که می خوام پا رو فراتر بگذارم و در باره اعتیاد بعضی از جوونهای امروزی با شما صحبت کنم. بی بی جان خیلی از جوونهایی که امروز تو دام اعتیاد گرفتار شدن به خدا سالها ماههای محرم برا پسرت عباس (علیه السلام) نه ببخشید برای پسر عزیزت حسین (علیه السلام) سیاه بر تن کردند و براش سینه چاک کردند.نمی دونم چرا امروز تا اسم نازنین شما میاد بی اختیار اشکام سرازیر می شه و فقط اون پسرایی یادم میافته که الآن اسیر اعتیادن. مادر شما به واقع در حق همه منت مادری دارید چرا که کنیزی خانه ی فاطمه ازآنتان شد.پس امروز بنده کمترین از شما شفا و رهایی پسرایی رو از چنگال اعتیاد می خوام که ازابتدا قرار نبود اینچنین بشن و امروز خیلی از اونهایی که قراره اونهارو راهنمایی کنن بهشون می گن ترک اعتیاد هیچ چاره ای نداره..! ولی شما بهتر می دونی که خوبم چاره داره و چاره ی اونها مهر و محبت شما و یه قطره آب از مشک سقای آب و وفاست.
تو همین افکار بودم که رسیدم خونه.قبل از ورودم هم دیدم که همسایه ها یواش یواش در حال رفتن به خونه هاشون هستن. همین طور روضه خوان را هم دیدم که قبل از همه در حال رفتنه.وارد خانه شدم و مادرم مطابق معمول باقیمانده و خورده برکات سفره را بر روی سرمان ریخت.(آخ دستت درد نکنه مادر که امروز سایه ی اون برکاته که باعث شده من دست بر دامن ام البنین باشم.)
وقتی سرمو بر گردوندم دیدم هنوز پرچم برگ یا فاطمه الزهرا بر روی دیوار خانه مان نصب است. تا چشمم به پرچم خورد انگار حرم مطهر معصومین را دیده بودم.ناخودآگاه برخاستم و دیوانه وار نه ، بلکه سائل وار و همچون گدایانی که دامان ارباب خویش را یافته اند غافل از پیرامون خود مشغول زیارت پرچم شدم.آنقدر خوشحال بودم از بذل عنایت بی بی.با خود می گفتم بی بی جان بنده نوازی کردی. من که خواسته ام را بر زبان نیاورده بودم و تو اجابت کردی.
به خود که آمدم دیده همه اهل منزل بدون روضه و بی روضه خوان اشک ریزان سفره ام البنینند.. .
...
حماسه ای در پیش است..
خلق حماسه تنها از انسان های بزرگ برمی آید و عظمت بی بدیل حماسه ها آنجایی متبلور می شود که بیشتر با شرایط معمول و عادی سازگاری نداشته باشد و عقل عقلای ظاهر بین آن را برنتابند و تنها از رهگذر ارزش های اعتقادی و با هدایت و رهبری معنوی قابل تصور است.به عبارت دیگر با استعانت مردم از ارزش های والای اعتقادی و اعتقاد بالا و اطاعت پذیری بی چون و چرا از رهبری کاریزما در برهه های زمانی خاص باعث خلق حماسه می شود.که صرف نظر از نتیجه همین رفتار به خودی خود حماسه تلقی می شود.ناگفته نماند هدایت و رهبری رکن اساسی و اصلی موفقیت و شیرازه ی تمامی حماسه هاست.اگر هدایت جامعه به درستی انجام نگیرد و در بزنگاه های حساس نقشه ی راه و به روز توسط هادی جامعه ترسیم نگردد بی تردید دستاوردها نیز از دست خواهند رفت و شکست عاید جامعه خواهد شد.
با نگاهی اجمالی به رهبران و سران بسیاری از کشورها و همچنین درک غلط آنها از شرایط پیرامونی خود به آسانی درخواهیم یافت که ایشان با عدم دانش کافی و وافی گام در عرصه هدایت جامعه نهاده و در نهایت باعث اضمحلال جوامع خود شده اند.که بارزترین آنها میخائیل گورباچف رهبر اتحاد جماهیر شوروی است. پس شرایط و وضع جدید امروز نگاه ، ایده و رهنمودهای لازم به خود را می طلبد.رهنمودهایی توام با ظرافت و بصیرت و آگاهی از زمان روز.
حضرت امام خمینی (ره) با هدایت و رهبری بی نظیر خود نمادی از رهبری آگاه و بصیر به تمامی تحولات و شرایط روز خود و پیرامون خود بودند که با رهبری خود علاوه بر بنا نهادن بنای مقدس جمهوری اسلامی ایران در تمامی لحظه های زندگی خویش به حماسه آفرینی پرداختند.چرا که از سال 1342 شهر قم تا تبعیدشان به خارج از کشور و بازگشت آن حضرت به میهن، سراسر حماسه بود و هدایت مردم برای خلق حماسه.که مهم ترین و بارزترین نکات این حماسه های شکوهمند پیروزی های آن حماسه بود.
پس از امام خمینی (ره) نیز نائب برحقشان یعنی حضرت آیت الله العظمی خامنه ای (حفظه الله تعالی ) با هدایتگری های داهیانه ی خود در بسیاری از شرایط رهبری خلق حماسه های بزرگ را بر عهده داشته که آخرین آنها حماسه ی شکوهمند 9 دی ماه 1388 بود.از دیگر روشنگری ها و راهکارهای عظیمی که رهبری فرزانه ی انقلاب برای جامعه ترسیم فرموده اند سند چشم انداز ایران در افق 1404 می باشد که از افتخارات بزرگ کشور و اساسی ترین نقشه ی راه جمهوری اسلامی ایران تلقی می گردد.آن حضرت با ارایه ی راهکارهای به روز و مورد نیاز جامعه با شناخت کامل نیازها و لازمه های رفتاری در ابتدای هر سال همچون پدری مهربان و دلسوز نیازهای جامعه را گوشزد و راهکار رفع آن را تبیین نموده و هدف روشن و مسیر دقیق رسیدن به آن را ترسیم می فرمایند.همچنانکه همگان می دانند معظم له از ابتدای سال 1390 نسبت به جهاد اقتصادی و حرکت بیش از پیش در این مسیر تاکیدات فراوانی داشتند و تمامی آن ماحصل رصد و درک شرایط خاصی می باشد که پیرامون جمهوری اسلامی ایران در حال وقوع است.
مقاومت عروسک گردانان گروه 1+5 در مذاکرات و تحریم های پی در پی ، سخن پراکنی های ضد و نقیض و کوتاه نیامدن آنها در برابر بومی سازی دانش انرژی هسته ای و ایجاد فشارهای مضاعف بر ایران اسلامی ، موقعیت خاص جمهوری اسلامی ایران در منطقه و بین کشورهای آزادی خواه و بیدارشده ی جهان و نگاه آنها به ایران به عنوان یک الگوی بیداری اسلامی در سراسر جهان، قصد ایجاد پایگاه نظامی در همسایگی ایران توسط دشمنان قسم خورده نظام اسلامی و بسیاری از موارد دیگر ، همه و همه باعث شد تا رهبری عزیز، به دنبال نقشه های راه سال های پیش که جهاد اقتصادی و تولید ملی و حمایت از کار و سرمایه ی ایرانی را ترسیم فرموده بودند سال 1392 را به عنوان سال حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی نامگذاری فرمایند. همچنین با عنایت به در پیش رو بودن انتخابات ریاست جمهوری خردادماه سال جاری و تذکر بسیار دقیق آن حضرت برای انتخاب رییس جمهوری که نقاط قوت دولت پیشین را داشته و نقاط ضعف آن را نداشته باشد با توجه به نگاه ویژه غرب و استکبار به موضوع انتخابات ایران خود حکایت از حساسیت شرایط اوضاع دارد.
با یاس مضاعف دشمنان در 9 دی 1388و نمایش ولایتمداری مردم آگاه جمهوری اسلامی ایران در سالروزهای آن دشمنان قسم خورده و زخم خورده انقلاب و نظام بیش از پیش خشمگین شده و عرصه نبرد را تنگ تر نموده و به قول معروف پیشروی کرده اند تا حدی که شیمون پرز رییس رژیم صهیونیستی اخیرا اعلام کرده: (( باید بر انتخابات آزاد در ایران تاکید شود نه اینکه از میان مذهبی ها و اسلامگراها یکی انتخاب شود... .))از سوی دیگر جبهه استکبار با برنامه ریزی خود در درون مرزهای ما سعی بر حمایت از سیاستمدارانی دارد که تقریبا در میانه راه از نظام و اسلام دل کنده و فریب افکار پست خود و دشمن را خورده اند تا با استفاده از وجاهت قبلی ایشان بتواند نرم و آرام حرکتی از پیش برد. با همین منطق بود که روزنامه نیویورک تایمز به قلم رئول مارک گرکت از متخصصان سابق سازمان سیا نوشت: «جنبش سبز، همان جریان سکولار مورد نظر آمریکا و جریانی برای نبرد در درون اسلام است. آمریکا بعد از 11 سپتامبر، منتظر ظهور چنین جریانی در ایران با گرایش های کم و بیش لیبرال و سکولار بود تا احتمال براندازی رژیم اسلامی را افزایش دهد...».1
اکنون نقشه راه پیش روی ماست و چشم جهان و آینده به مردم سرزمینی است که نام آن عجین شده با حماسه و حماسه سازی و ماییم و صحنه ای دیگر از حماسه سرزمین لاله های حماسه آفرین و رهروان علمدار تشنه کام کربلا در سربازی سید و سالار شهیدان.
السلام علیک یا اباعبدالله الحسین..
1- یادداشت روز کیهان شماره 20460
...